Web Analytics Made Easy - Statcounter

دولت سیزدهم با عملکرد خوب خود در دیپلماسی خارجی، آشکارا نشان داده که می‌تواند به اولویت نخست تجاری و اقتصادی روسیه و چین در غرب آسیا مبدل شود. موضوعی که ضمن کمک به خنثی‌­سازی تحریم‌­های اقتصادی به شکست هژمونی دلار در منطقه و جهان کمک خواهد کرد.

گروه بین‌الملل بازارنیوز- سیدمهدی میرحسینی؛ دیپلماسی اقتصادی سه جانبه جمهوری اسلامی ایران، چین و روسیه، پس از شروع جنگ روسیه و اوکراین، مناسبات منطقه‌ای و جهانی را تحت شعاع قرار داده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این فرآیند که به ابتکار دولت سیزدهم انجام گرفت، بازتاب گسترده‌ای در جوامع غربی و هم پیمانان آن‌ها داشته است؛ ترس و نگرانی ناشی از کاهش تدریجی ارزش دلار و از بین رفتن سلطه‌ی تجارت دلارمحور در خاورمیانه، در حال فراگیری است.



در یک نمونه از این نگرانی ها، "امیر آویوی (Amir Avivi) "، ژنرال بازنشسته و  بنیان گذار و رئیس مجمع امنیت نظامی رژیم غاصب صهیونیستی در خصوص تشکیل ائتلاف اقتصادی چین-روسیه و جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا ابراز نگرانی کرده است. همچنین وی با بیان برخی پیامد‌ها و اثرات منفی اتحاد سه جانبه پکن، تهران و مسکو بر اقتصاد جهانی مبتنی بر دلار، درخواست کرد که هر چه سریعتر ایالات متحده، اسرائیل و اتحادیه اروپا،   طرح عاجلی برای ایجاد یک ائتلاف ضد ایرانی برای جلوگیری از تحکیم اتحاد چین-روسیه با تهران را عملیاتی کنند.

از آنجا که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و متخصصان اقتصادی غربی، چنین اتحادی، منجر به ثبات‌زدایی اقتصاد دلارمحور در خاورمیانه و به تدریج در کل آسیا خواهد شد، تبیین ابعاد مختلف این اتحاد، حائز اهمیت خواهد بود که در ادامه به تشریح آن پرداخته می­‌شود.

 

اقتصاد ایران، چین و روسیه؛ هم پیمان تا لحظه سقوط قریب‌الوقوع دلار

اتحاد اقتصادی تهران- پکن -مسکو، از آن دسته پیمان‌های تجاری محسوب می‌شود که به زعم تحلیل­گران اقتصادی، نه تنها به راحتی قابل شکستن نخواهد بود بلکه عمیق‌تر شدن زیرساخت‌های بنیادین آن، علاوه بر تهدید جدی برای ساختار‌های اقتصادی متکی به دلار، می‌تواند با لطمه به بخش گسترده‌ای از اقتصاد جهانی به رهبری ایالات متحده همراه باشد. به همین دلیل است که حجم عظیمی از محتوای رسانه‌ای سایت‌های خبری و سرمقالات ژورنال‌های معتبر اقتصادی و سیاسی جهان نظیر تایمز، واشنگتن پست، وال استریت ژورنال، بلومبرگ، اشپیگل و غیره، به صورت روزانه، به تقبیح و ایجاد ترس عمومی علیه این پیمان اقتصادی سه جانبه می‌پردازد.

علت این هجمه تاریخی، واضح و مبرهن است. دولتمردان، مقامات سیاسی و اقتصادی و تصمیم­سازان ایالات متحده بهتر از همه می‌دانند که اتحاد اقتصادی تهران، پکن و مسکو، چه تبعات هولناکی برای پایان دادن به سلطه‌ی اقتصادی آمریکا بر جهان و سقوط پر شتاب ارزش دلار در عرصه بین الملل خواهد داشت؛ لذا یک لحظه هم از تلاش برای شکسته شدن زنجیره‌های این اتحاد اقتصادی، از پا نخواهند نشست.

دیپلماسی سه جانبه پکن، تهران و مسکو، تحریم های دلاری را بی اثر کرده است

سه کشور ایران، روسیه و چین، در شرایطی که پس از سال ۲۰۱۸، با سرعت و قدرت بیشتری تحت تحریم‌های فراگیر، ناعادلانه و فلج کننده‌ی ایالات متحده قرار گرفته اند، سعی بر آن داشتند که روابط اقتصادی و سیاسی خود را در بخش‌های مختلف، گسترش چشم گیر بدهند و تلاش کردند که با اتخاذ تدابیر ویژه‌ی اقتصادی، اثر تحریم‌ها را خنثی کنند.

از جمله این تلاش­ها به حضور شی جین پینگ، رئیس جمهور  و عالی رتبه‌ترین مقام جمهوری خلق چین در ایران و دیدار با رهبری انقلاب، ریاست جمهوری وقت و اعلام تمایل به ایجاد همکاری‌ها و سرمایه‌گذاری‌های مشترک فی ما بین با تمرکز ویژه بر مبادلات تجاری با ارز‌های ملی و گسترش روابط بازرگانی مبتنی بر یوان-ریال گرفته تا حضور مکرر پوتین در چین و ایران و بحث در مورد زمینه سازی برای برنامه‌ریزی مدون جهت عملیاتی کردن پروژه‌های اقتصادیِ بدون اتکا به نظام دلاری، می­توان اشاره نمود.

به عنوان نمونه، پوتین در ژانویه ۲۰۲۳،   مهمان ویژه شی جین پینگ، به مناسبت آغاز سال نوی میلادی بوده است؛   ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه در سفر سه روزه خود به چین، ضمن برگزاری جلساتی با صاحبان کسب و کارها، استارتاپ‌ها و بازدید از کارخانه‌های صنعتی و مراکز نوآوری، تلاش کرد اتحاد سیاسی و اقتصادی بین روسیه و چین را به رخ جهانی بکشد که به دلیل بحران اوکراین، در مقابل مسکو صف کشیده‌اند. روسای جمهور دو کشور در پایان این سفر در نشست خبری مشترک در فرودگاه پکن  اعلام کردند که "روابط اقتصادی فی ما بین پکن و مسکو، از این به بعد با شتاب و قدرت بیشتر و بدون هیچ محدودیتی، توسعه خواهد یافت".

روابط متقابل و تنگاتنگ اقتصادی چین و روسیه، ایجاد بستر مبادلاتی با تکیه بر ارز‌های ملی و تصمیم برای راه اندازی یک رمز ارز مشترک در جهت ایجاد تسهیل و بهبود سازوکار‌های تجاری هر دو کشور، طبق بیانیه مشترک ژانویه ۲۰۲۳، دقیقاً همان چیزی است که کارشناسان سیاست خارجی و اقتصاد بین الملل، حداقل در ماه‌های اخیر دیده‌اند. مواضع مشترک چین و روسیه در قبال ایالات متحده و بویژه جنگ اقتصادی هر دو قدرت علیه هژمونی دلار، باعث شده تا چین، اولین مقصد پوتین بعد از دو سال ماندن در مسکو به دلیل همه‌گیری کرونا باشد و با این حضور، سی‌وهشتمین دیدار رهبران دو کشور از سال ۲۰۱۲ تا امروز، رقم بخورد.

حضور موثر روسیه و چین در اقتصاد ایران، با افزایش اعتبار جهانی ریال همراه خواهد بود

به چند دلیل می‌توانیم ثابت کنیم که حضور اثرگذار روسیه و چین در ساختار اقتصادی و تجاری جمهوری اسلامی ایران، با افزایش ارزش ریال و بهبود وضعیت پول ملی ایران همراه خواهد شد:

خیزش اقتصادی روسیه و چین در سال های اخیر، شگفتی بسیاری از ابرقدرت های جهانی را موجب شده است. این دو کشور توانستند در مدت کوتاهی، از مختصات یک کشور فقیر به دومین و هفتمین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شوند. حجم تجارت خارجی روسیه و چین از حدود 40 میلیارد دلار در اواخر دهه 1970 به بیش از 6 تریلیون دلار در سال 2022 افزایش یافت. چین و روسیه، در حال حاضر، شریک اول تجاری بیش از 100 کشور جهان محسوب می شوند. لذا با توجه به موارد فوق الذکر، قرار گرفتن در اتحاد سه جانبه اقتصادی با کشورهایی در چنین موقعیتی، قطعاً بهبود وضعیت اقتصاد ایران و ارزش افزایی ریال را به همراه خواهد داشت. عنصر تحریم که سالیان سال است به وجه مشترک اقتصادی و سیاسی هر سه کشور تبدیل شده است، می تواند از تهدیدی بالفعل، به فرصتی بالقوه مبدل گشته و موجب برنامه ریزی در جهت ایجاد بسترهای ضدتحریمی و ضددلاریِ اقتصادی برپایه مبادلات تجاری پایاپای با ارزهای ملی شود؛ همان طور که ناگفته نماند در سال های اخیر، که با تشدید تحریم های بی رحمانه ی ایالات متحده بر اقتصاد ایران روبرو بودیم، در عمل چین و روسیه، تنها پنجره نیمه باز ایران برای تعاملات بین المللی اقتصادی بودند. چین و روسیه، در سال های اخیر، گرایش سیاسی فزاینده ای به ایران پیدا کرده اند. همین امتیاز، می تواند جایگاه جمهوری اسلامی ایران را در این اتحاد سه جانبه در وضعیت بهتر و به اصطلاح "دست بالاتری" قرار دهد. در فرآیند تحول در توزیع قدرت در صحنه بین المللی، ایران، چین و روسیه، منافع مشترک فزاینده ای در مقابله با سیاست های ایالات متحده داشته اند. در گذشته تنها ایران تحت فشار ایالات متحده قرار داشت، اما در یک دهه اخیر، چین و روسیه نیز به طور شدیدتری، هدف فشارهای سیاسی و اقتصادی آمریکا بوده اند. همین امر موجب شده روسیه و چین بکوشند که بر توسعه روابط خود با کشورهای ضد آمریکایی و دولت هایی که خواهان عدم استفاده و یا کاهش استفاده از دلار در مناسبات تجاری هستند، متمرکز گردند و آنها را تحت حمایت قرار دهند. به همین دلیل است که گسترش روابط اقتصادی و سیاسی چین و روسیه با کشوری مانند ایران که هم ابرقدرت نظامی و امنیتی در خاورمیانه است و هم برای کنارگذاشتن سازوکار اقتصادی دلار محور، آمادگی کامل دارد، بخش کلیدی از راه حل مقابله با سیاست های آمریکا و تحریم های این کشور تلقی می شود. جمهوری اسلامی ایران سالیان سال است که از گزند آسیب های مهلک دلار مرجع ایالات متحده در امان نیست. با توجه به اینکه، هدف نهایی هر دو اقتصاد قدرتمند چین و روسیه، خارج کردن دلار از گردونه ی تجاری و اقتصادی جهان است و تا به امروز، با تمام توان عملیاتی خود، در این مسیر کوشیده اند، قرار گرفتن ایران در بستر اقتصادی و تجاری که ضد حاکمیت دلار عمل می کند، مطمئناً موجب افزایش تدریجی ارزش ریال در داخل و خارج از مرزهای کشور خواهد شد.

 

آیا همکاری اقتصادی ایران، چین و روسیه، نسخه آمریکا را خواهد پیچید؟

موقعیت کنونی چین و روسیه در اقتصاد سیاسی ایران، احتمالاً تا آینده‌ی قابل پیش بینی، تداوم پیدا می‌کند. دولت سیزدهم با عملکرد خوب خود در دیپلماسی خارجی، آشکارا نشان داده است که می‌تواند به اولویت نخست تجاری و اقتصادی روسیه و چین در غرب آسیا مبدل شود.

افزون بر این، روند احیای برجام و توافقی که شاید حاصل گردد، احتمالاً پیچیده‌تر و زمان بر‌تر از گذشته خواهد بود. حتی در صورتی که توافق حاصل شود و تحریم‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران لغو یا تعلیق گردند، امکان برگشت پذیری شرایط به حالت نرمال و استاندارد تا چندین سال آتی یا زودتر از آن، به راحتی وجود ندارد.

به همین دلیل است که ادامه این روند موجب خواهد شد احتمالاً روابط ایران و غرب همچنان پیچیده بماند و  شرکت‌های اروپایی و دولت‌هایشان برای شکل‌دهی به روابط عادی با ایران، مردد بمانند و بر رویکرد‌های خصمانه خود پافشاری کند.

در چنین فضا و شرایطی است که قرار گرفتن در مثلث اقتصادی که دو ضلع آن چین و روسیه است، چشم انداز بنیان‌های اقتصاد سیاسی آتی ایران در منطقه و جهان را روشن نشان می‌دهد. در واقع اگر این سه قدرت منطقه‌ای و جهانی، حلقه‌های زنجیروار اقتصادی و سیاسی تحت فشار خود را در کوتاه مدت، از هم باز نکنند، قطعاً در آینده‌ای نه چندان دور، شاهد تغییر زمین بازی در اقتصاد جهان به نفع این مثلث و به ضرر نظام اقتصادی دلار محور و آمریکا خواهیم بود.

پایان پیام//

برچسب ها: ایران ، چین ، روسیه ، دلار ، دلارزدایی ، هژمونی دلار لینک کوتاه خبر: bzna.ir/000Ss4

منبع: بازار نیوز

کلیدواژه: ایران چین روسیه دلار دلارزدایی هژمونی دلار جمهوری اسلامی ایران اقتصادی و سیاسی ی ایالات متحده اتحاد اقتصادی روسیه و چین اقتصاد ایران هژمونی دلار چین و روسیه ی اقتصادی سه جانبه تحریم ها خواهد شد دو کشور

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت bazarnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بازار نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۴۴۰۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرنگونی پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!

به گزارش خبرآنلاین، پیتر روتلند در تحلیلی برای ریسپانسیبل استیت کرفت وابسته به «اندیشکده کوئینسی» نوشت:ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیرا مقاله‌ای را باعنوان" رژیم‌ شکننده پوتین" در فارن افرز منتشر کرده است. او نوشته مانند آنچه در گذشته برای شوروی اتفاق افتاد، سیستم پوتین هم همیشه درحال فروپاشی است.

این استدلال بر اساس یک قیاس تاریخی شکل گرفته است. طبق این قیاس نظام شوروی، قوی و تغییرناپذیر به نظر می‌رسید و عملاً هیچکس فروپاشی آن را پیش‌بینی نمی‌کرد. اما در نهایت شوروی فروپاشید. به همین‌ترتیب، سیستم پوتین در حال‌حاضر قدرتمند و مقاوم به نظر می‌رسد و کمتر کسی می‌تواند فروپاشی آن را تصور کند. اما در نهایت این سیستم هم مانند شوروی، دچار فروپاشی خواهد شد.

مشخص است که چرا این استدلال برای فارن‌افرز دارای جذابیت است. پندار آرزومندانه همیشه مخاطب را جذب می‌کند. مردم دوست دارند آنچه را که می‌خواهند بشنوند را به آنها بگویند. بدون هیچ‌ چشم‌اندازی برای یک ضدحمله موفق در اوکراین، محتمل‌ترین سناریویی که باعث می‌شود کی‌یف در جنگ پیروز شود، فروپاشی رژیم پوتین در روسیه است.

قیاس‌های تاریخی می‌توانند جذاب؛ اما گمراه کننده باشند. چرا که ممکن است توجه ما را بر شباهت‌های سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوت‌های ساختاری را نادیده می‌گیرند. چندین دلیل مهم وجود دارد که مشخص می‌کند نظام پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی در دوره پرسترویکا قرار دارد.

اول اینکه میخائیل گورباچف تنها شش سال در روسیه قدرت را به دست داشت و هرگز نتوانست کنترل موثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی داشته یا تغییری در بروکراسی ایجاد کند. در نتیجه او نتوانست ابتکارات سیاسی خود را اجرایی کند و ناچار شد تصمیمات رادیکال‌تری را اتخاذ کند که کل سیستم را بی‌ثبات می‌کرد.

در مقابل پوتین پس از به قدرت رسیدن در سال دو هزار خیلی سریع بر نخبگان رقیب کنترل پیدا کرده و مکانیسم قدرت عمودی را احیا کرد. او ۲۴ سال است که در قدرت بوده و اکثر تحلیل‌گران موافقند که پایه‌های اصلی رژیم او آنقدر قوی است که احتمالا حتی از مرگ بنیان‌گذار خود هم جان سالم به‌در می‌برد.

مسائل دوم این است: یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحادجماهیرشوروی این واقعیت بود که این کشور در یک جنگ در افغانستان بود و قابلیت پیروز بیرون آمدن از آن را نداشت. بنابراین اتحادجماهیر شوروی مجبور شد که با غرب وارد مذاکره شود. روسیه در حال جنگ در اوکراین است که هنوز اطمینان دارد که می‌تواند در آن پیروز شود.

مورد سوم اینکه اتحادجماهیر شوروی ورشکسته شده بود، کسری تجاری داشت و از خارج پول قرض می‌گرفت. در مقابل با وجود تحریم‌های غرب، روسیه در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار مازاد تجاری داشته است. اقتصاد برنامه‌ریزی شده شوروی سفت و سخت و ویران‌کننده بود و دولت در گودالی از یارانه‌های دولتی فرو رفته بود. روسیه کنونی دارای یک اقتصاد سرمایه‌داری پویا است که به‌خوبی در اقتصاد جهانی در اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان مهارت خوبی در دور زدن تحریم‌های غرب دارند.

نکته چهارم این است که اتحاد جماهیر شوروی،‌ فدراسیونی بود که تنها ۵۲ درصد از جمعیت آن را روس‌ها تشکیل می‌دادند. اما روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که ۸۲ درصد از جمعیت آن را روس‌ها تشکیل می‌دهند. مسلما برای روسیه احتمال شورش اسلام‌گرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف رهبر چچن را تبدیل به یک رعیت وفادار برای مسکو کرده، در موارد دیگر هم صدق می‌کند. بر اساس این منطق بهتر است از جریان یارانه‌ای که از مسکو می‌رسد لذت ببرید و لامبورگینی سوار شوید تا اینکه گروزنی یکبار دیگر به تلی از آوار تبدیل شود. چچنی‌ها از جنگ‌های اول و دوم درس گرفته‌اند که استقلال‌طلبی ارزش تلاش را ندارد. هیچ‌یک از جمهوری‌های دیگر در فدراسیون روسیه هم علاقه‌ای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.

حمله ۲۲ مارس ۲۰۲۴ به تالار شهر کراوکس، نه تنها یادآور این موضوع بود که اسلام‌گرایی افراطی همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است بلکه نشاندهنده شکست اطلاعاتی گسترده سرویس‌های اطلاعاتی این کشور بود. ایالات‌متحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حمله‌ای در راه است. آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالن‌های کنسرت در مسکو مستقر می‌کردند. بااین‌حال، حملاتی مانند کراوکس باعث تغییر رژیم در روسیه نمی‌شود. تروریست‌ها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده بودند. این نشان می‌دهد که هشت میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه برای روسیه است. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه که با مشکل نیروی کار کم مواجه است، حداقل در حال‌حاضر از چالش‌های امنیتی که ایجاد می‌کنند بیشتر است.

شورش واگنر در ژوئن ۲۰۲۳ یک تحول خارق‌العاده بود و جدی‌ترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال دو هزار به حساب می‌آمد. ما هرگز نمی‌دانیم اگر یوگنی پریگوژین به عقب نرفته بود، چه رخ می‌داد. او به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند. اما آنچه می‌دانیم این است که قیام یا شورش واگنر در نهایت شکست خورد. پریگوژین مرده و به خاک سپرده شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شده است.

اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه و قدرت پیدا کردن تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین، پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما این یک اتفاق دور از ذهن باقی می‌ماند و نمی‌تواند به عنوان پایه‌ای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.

برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقع‌بینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری می‌کند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم. اما پوتین و رئیس جمهور چین شی جین پینگ از اشتباهات گورباچف درس خود را گرفته‌اند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض بسازد که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد می‌کند.

*ترجمه: مهسا مژدهی

۳۱۱۳۱۲

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901563

دیگر خبرها

  • پایان پوتین؟!
  • پایان پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
  • سرنگونی پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
  • سقوط پوتین؟ شاید آرزو بر جوانان عیب نیست / گورباچف مایه عبرت ولادیمیر پوتین شده است / چرا روسیه پوتین با شوروی در آستانه سقوط متفاوت است
  • مسکو: پهپاد اوکراین بر فراز «بلگورود» منهدم شد
  • کارگران در خنثی‌سازی تحریم‌ها مشارکت داشته‌اند
  • بخش خصوصی؛ ضد تحریم، ارزآور
  • کارگران ستون فقرات تولید ملی و اقتصاد ایران اسلامی هستند
  • بهبود اقتصادی؛ از میدان «واقعیت» تا میدان «تصویر»
  • چرا ایران تحریم‌ناپذیر است؟